ما شواهدی از این سوگیری نسبت به ایرانی های مسن به ویژه در رسانه ها مشاهده می کنیم. در فیلم ها و تلویزیون اغلب افراد مسن به عنوان افراد ضعیف ، بلاتکلیف ، مبهوت کننده یا حتی کمیک نشان داده می شوند. ما به بدی های آنها می خندیم و اشتباهات آنها را می بخشیم و در پس ذهن خود می دانیم که آنها پیر شده اند و نمی توانند به خودشان کمک کنند. ما آنها را به اندازه افراد جوان تر نمی بینیم. به ندرت مشاهده می شود که افراد مسن به عنوان قاطع ، قوی یا رهبر شناخته شوند. ما همین نگرش را در مورد شرکت های بزرگ و کارفرمایان دولتی مشاهده می کنیم. در سنین خاصی ، کارمندان تشویق می شوند یا انتظار می رود در مرحله جدیدی از زندگی خود “بازنشسته” شوند ، در حالی که دیگر مجبور نیستند برای امرار معاش کار کنند. بازنشستگی احتمالاً پاداشی است برای سالها تلاش و تلاش ، اما فلسفه اساسی بیشتر بر این ایده استوار است که کارگران مسن دیگر مولد یا مفید نیستند.

با افزایش سن ایرانی ها ، ما از بدتر شدن بدن خود و عدم امنیت احتمالی به دلیل درآمد کم می ترسیم-محصول جانبی سالمندی. برخی از مردم کشور ما از طریق جراحی زیبایی ، استفاده از مکمل ها ، برنامه های کاهش وزن تهاجمی یا برنامه های تربیت بدنی بیش از حد با پیری مبارزه می کنند. افراد دیگر سالمندی را با ظرافت می پذیرند و تا آنجا که می توانند سازگار می شوند. برخی دیگر با پیروی از راهکارهای اجتماعی مانند انکار ، امتناع از مشارکت در زندگی یا جنگ طلبانه از پیر شدن خودداری می کنند و در برابر پیری مقاومت می کنند.

پرستاری از بیمار سرطانی

به جای اینکه در برخی از کشورها به عنوان رهبر در خانواده یا در جامعه نقش داشته باشند ، افراد مسن در کشور ما ، حتی پس از مشاغل موفق در سالهای گذشته ، به سادگی نامرئی می شوند. آنها استعدادهای شگفت انگیز خود را در سفر ، سرگرمی ، معاشرت ، تماشای تلویزیون یا بازی گلف هدر می دهند. به ندرت از آنها خواسته می شود که نقش های مسئولانه را در جامعه بر عهده بگیرند. و بر خلاف فرهنگ های دیگر ، آمریکایی های مسن اغلب خود را به کنترل دیگران ، اغلب فرزندان و ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی خود واگذار می کنند. به جای آنکه مسئولیت تصمیمات خود را بپذیرند ، به فرزندان یا دیگران متکی خواهند بود تا برای آنها تصمیم گیری کنند. به نظر می رسد بسیاری از آنها از نقش وابسته شدن به دیگران لذت می برند. و اغلب اوقات اینطور است که خانواده و دیگران به این نقش مطیع سالمندان توجه می کنند و ما مانند بچه ها با آنها رفتار می کنیم.

این تصور عموماً پذیرفته شده از پیری در کشور ما باعث شده است که خود سالمندان و در کل جامعه افراد مسن را دارای ارزش کمتری نسبت به افراد جوان بدانند. فرض بر این است که افراد مسن توانایی تفکر واضح ، یادگیری چیزهای جدید را از دست داده اند و به طور کلی قادر به انجام هیچ فعالیت بدنی غیر از راه رفتن یا نشستن نیستند. این نگرش همچنین شامل درمان بهداشتی است که آمریکایی های مسن تر دریافت می کنند.

نگهداری از سالمند در منزل

نگرش افراد مسن نسبت به سلامت خود او

بسیاری از سالمندان تصور می کنند که خودشان دیگر مفید نیستند و در نتیجه تلاش کمی برای حفظ سلامت و فعالیت خود انجام می دهند. به هر حال ، آنها به پایان عمر خود نزدیک می شوند و تمایلی به امتحان کردن چیزهای جدید یا به چالش کشیدن خود ، یا خوردن یا ورزش مناسب ندارند.

بسیاری از شواهد حدیثی و تحقیقاتی وجود دارد که نشان می دهد افراد مسن می توانند یاد بگیرند ، می توانند حافظه را حفظ کنند و می توانند به طور فعال در تجارت و اجتماع مشارکت داشته باشند. عدم فعالیت بدنی ، مشارکت اجتماعی و تحریک ذهنی در آمریکایی های مسن اغلب باعث می شود این افراد توانایی استفاده از ذهن و بدن خود را از دست بدهند. نگرش منفی فرد مسن نسبت به افزایش سن خودکفا می شود.

پرستاری از سالمند

دلایل زیادی وجود دارد که آنها در جوانی فرصت های زندگی خود را از دست داده اند و برای شروع دوباره دیر است. در نتیجه ، بسیاری از افراد مسن از ایده های جدید یا فناوری مانند رایانه می ترسند ، نه به این دلیل که ناتوان نیستند بلکه به دلیل نگرش خود هستند. این ایده که قادر به “آموزش ترفندهای جدید به سگ پیر نیست” در بیشتر موارد بهانه است. بدیهی است که این طرز فکر شکست و ناتوانی در انجام کار خودکفا می شود. جای تعجب نیست که افسردگی و خودکشی در افراد مسن بیشتر از جوانان است.

ستخدام-پرستار-موسسات-شرق-تهران

پرستاری-از-سالمند-در-تهران-پارس

خدمات-پرستاری-در-خانه-تهران

پرستار-سالمند-در-غرب-تهران

خدمات-پرستاری